در مجاورت عشق

ساخت وبلاگ
اینم شعله های آبی بخاری و ظلمات! گور بابای دورهمی و مهمونش سردار آزمون. اومدم تو خلوت و تنهاییم. جالب اینجاست که هرچی هم بزرگ تر میشم شدیدا به تنهایی و خلوت بزرگ تری احتیاج دارم. به دور بودن از آدم ها در مجاورت عشق...
ما را در سایت در مجاورت عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msolangeg بازدید : 274 تاريخ : سه شنبه 24 دی 1398 ساعت: 17:46

هی لسن، در چه حالی؟! من کلا امروز از وقتی بیدار شدم خسته بودم تا الان ... تازه حمام هم رفتم که خسته ترم کرده ... الان تو معده ام داغه و یه حالیه، کلا وضعیت رِدِ چند روزه ... قرمز ... الان لشیدم کنار ب در مجاورت عشق...
ما را در سایت در مجاورت عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msolangeg بازدید : 288 تاريخ : سه شنبه 24 دی 1398 ساعت: 17:46

هی لسن! بن سواق ..‌. داشتم آشپزی می کردم ولی استوری نگرفتم چون، فقط به خاطر قولی که به مامی دادم که شام درست کنم، آشپزی کردم و اینکه گوشی تو شارژ بود نتونستم استوری بگیرم و از همه مهم تر این که اعصابم در مجاورت عشق...
ما را در سایت در مجاورت عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msolangeg بازدید : 240 تاريخ : سه شنبه 24 دی 1398 ساعت: 17:46

هی لسن، چطورین؟! بعد از مدت ها بالاخره لپتاپو روشن کردم و شروع نوشتن! :) لعنتی ها چقدر دلم واسه پست بلاگی تنگ شده بود :) چقدر دلم واسه تپ زدن رو کلیدهای نرم و لطیف لپتاپ جانم تنگ شده بود ... از وقتی گ در مجاورت عشق...
ما را در سایت در مجاورت عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msolangeg بازدید : 276 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 6:48

هی لسن سلام، من دوباره اومدم :) امروز کتاب استادینگ د ناول رو تموم کردم. لعنتی، درسته کم حجم بود ولی خیلی سخت بود ... هوف پوف واقعا ... لعنتی انگلیش خوندن دو سه برابر فارسی تایم و انرژی می گیره ... لع در مجاورت عشق...
ما را در سایت در مجاورت عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msolangeg بازدید : 256 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 6:48

بازی اساسین کریدو بشناسه و بازی کنه؟! لعنتی ها من دارم بازی می کنم، جاتون خالی ... حس نایسیه ... بازی تو زمان بریتانیای قدیمه، نیمه ی قرن هجده ... عشق منه ... :)

در مجاورت عشق...
ما را در سایت در مجاورت عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msolangeg بازدید : 255 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 6:48

دلم می خواد یه چیزی بنویسم ... یه حرفی بزنم ... از ژنویو بگم و خواب هاش ... کارت های تاروت و گوی های درخشانش ... دلم می خواد انگار یه داستانی که حس می کنم مدت هاست درونم داره زندگی می کنه رو بنویسمش . در مجاورت عشق...
ما را در سایت در مجاورت عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msolangeg بازدید : 213 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 6:48

لعنتی! باورم نمیشه، شما هنوز اینجا می نویسین؟! ...

جیزس کرایست و دیگر هیچ!

در مجاورت عشق...
ما را در سایت در مجاورت عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msolangeg بازدید : 219 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 6:48